1988
1988 ياد آور بزرگاني است كه مردانه در برابر هم جدال كردند. جدالي كه هر چند يک طرف آن به نام غالب از ميدان بيرون رفت اما برنده و بازنده اي نداشت.
اين جدال در ادامه ي مطلب تشریح شده است.
1988 ياد آور بزرگاني است كه مردانه در برابر هم جدال كردند. جدالي كه هر چند يک طرف آن به نام غالب از ميدان بيرون رفت اما برنده و بازنده اي نداشت.
اين جدال در ادامه ي مطلب تشریح شده است.
اين مقام هايي كه بشر خودش، بدون وجود منطق خاصي، ايجاد كرده است گاهي بيش از حد انسان را فريفته ي خود مي كند. معمولاً كسي كه به پست يا مقامي برسد هيچ تمايلي به تقسيم آن با ديگري ندارد.
امروز، كاري به اين بحث قديمي ندارم كه آيا واقعاً مقام به لايق ترين فرد مي رسد يا خير. امروز، فقط مي خواهم داستان مردي را تعريف كنم كه يكي از بزرگترين افتخارات بشر را تنها به نام خود نخواست. از هر زاويه كه به موضوع نگاه كنيم، او لياقت اين را داشت كه به تنهايي اين افتخار را براي خود داشته باشد اما هرگز اين را نخواست. اين كه اين مرد كيست و افتخارش چيست، در ادامه ي مطلب تشريح شده است.
يادش بخير زماني كه
تازه فوتبال بازي كردن را ياد گرفته بودم اصطلاح «شوت موزي»
ورد زبان بچه ها بود و
خودمانيم، هيچكداممان هم نمي توانستيم يك شوت موزي
درست و حسابي بزنيم! آن زمان
هنوز فينال افسانه اي 1970 مكزيك در خاطره ها
بود و نامهايي نظير په له (Pele)،
توستائو(Tostao) و كارلوس آلبرتو (Carlos Alberto)
براي نوجوانهاي فوتباليست
آشنا بود. «شوت موزي» از ابداعات برزيليهاي افسانه اي آن دوره بود.