يادمان

تقديم به نيروهاي خوب واحد (به ترتیب الفبا):

احمدي، بهمنش، جوکار، رامشت، شجاع زاده، فرامرزي، مهراد و نوزاديان


گاهي، در کنار بعضي انسانها، آدم احساس کوچکي مي کند. نيازي نيست چنين انسانهايي صحبت کنند ولي انگار در کنار آنها که باشي، يک نيروي ماورايي از طرف آنها ساطع مي شود که آدم را محکوم به سکوت مي کند.

قصه ي امروز ما در مورد يک پارک است که در آن يادماني هايي بر پا شده است. يادماني هايي که در پاي تک تک آنها انسانهاي عادي مثل من محکوم به سکوت و نظاره هستند. اين پارک و تصاوير آن در ادامه ي مطلب تشريح شده اند.


ادامه نوشته

خلق اسم تجاري

معمولاً براي خلق يک اسم تجاري، هزار و يک دنگ و فنگ وجود دارد. تاثير رواني، معني اسم در زبانهاي مختلف، تلفظ آن و خلاصه از شير مرغ تا جان آدميزاد در نظر گرفته مي شود و بعد با سلام و صلوات و دود کردن هزار من اسفند اعلا، اسم را با ترس و لرز به جهان معرفي مي کنند.

سر يکي از کلاسهاي بازاريابي، استاد محترم عنوان کرد که تحقيقاتي در خصوص تاثير حروف در اسم تجاري دارد. موضوع جالبي بود اما اگر آن استاد بزرگوار اين مقاله را مي خواند شايد متوجه مي شد اينقدر ريز شدن در يک اسم، به پر کردن جيب ايشان بيشتر کمک مي کند تا موفقيت اسم در دنياي تجارت. به ادامه ي مطلب تشريف ببريد تا ببينيد با نظر من موافقيد يا نه.
ادامه نوشته

نامگذاري

زمان راهنمايي درسي داشتيم به اسم "شناخت حرفه و فن" يا به اختصار "حرفه" که حتماً يک بخش کارگاه و کار عملي هم جزوش بود. براي ما پسرها در اين کارگاهها مسايلي نظير نجاري، فلزي کاري و برقکاري را ياد مي دادند. به همين دليل در محاورات دوستانه به معلم بينواي حرفه و فن مي گفتيم "آقاي تخته". البته خيلي دقت مي کرديم که اين اسم به گوش ايشان يا مدير مدرسه نرسد.

روزي از روزها يک دانش آموز جديد به مدرسه و کلاس ما آمد. طفلک، وسط کارگاه ناگهان معلم حرفه را صدا زد که "آقاي تخته! اجازه!". معلم، عصباني و غران به سمت او آمد که: "بله؟ چي گفتي؟!" آن طفلک از همه جا بي خبر هم گفت: "گفتيم آقاي تخته!"

صداي شترق پس گردني، ونگ 130 دسي بلي گريه ي رفيق ما، بازخواست معلم و مدير از او که اين اسم را از کجا آورده اي و... اعتراف مصيبت بار او که: همه ي کلاس ميگن آقاي تخته! ما فکر کرديم فاميل ايشون تخته است!

دردسرتان ندهم که مجبور شديم نصيحت هاي طولاني آقاي مدير را بنيوشيم، کم شدن نمره ي انضباط همه ي کلاس را به جان بخريم و در نهايت هم... هيچوقت اين عادت را ترک نکنيم!

اگر کشور ديگري بوديم شايد از راه این اسم گذاري ها پولدار هم مي شديم. مي پرسيد چطور؟ در ادامه ي مطلب توضيح داده ام.
ادامه نوشته