اوريون، شكارچي افسانه اي آسمانها
اوريون پسر نپتون، الهه ي درياها، بود. به دليل مهارتي كه در شكار داشت اعلام مي كند كه هيچ موجود زنده اي نمي تواند از تير او بگريزد و بدين صورت انجمن الهه هاي اولمپ را به مبارزه مي طلبد. در پاسخ به اين ادعا، عقربي غول پيكر خلق مي شود و اوريون در مصاف با او شكست مي خورد و كشته مي شود. براي اينكه اين موضوع درس عبرتي شود، الهه ها، اوريون و عقرب را به آسمان مي برند تا مردم زمين با ديدن آنها در آسمان عبرت بگيرند.
افسانه ي دوم:
اوريون شكارچي جوان، ورزيده و ماهري در يونان بود و آرتميس، الهه ي شكار شيفته ي او مي شود و با او قرار ازدواج مي گذارد. آپولو برادر آرتميس، الهه اي كه روشنايي، موسيقي، شعر، دوا و درمان و موسيقي منسوب به اوست، به رگ غيرتش بر مي خورد كه چرا خواهرش مي خواهد با فردي معمولي ازدواج كند. بنابراين با حيله، زماني كه اوريون در دريا مشغول شنا بوده است، آرتميس را به مبارزه ي تير اندازي فرا مي خواند و از او مي خواهد از فاصله اي بسيار دور «آن هدف كند شناور روي دريا» را نشانه بگيرد. آرتميس، بي خبر از همه جا، تير خود را به هدف مي زند و زماني كه براي ديدن كار خود به نزديك هدف مي رود جنازه ي اوريون را مي بيند. آرتميس براي جبران اشتباهش، اوريون را در آسمان جا مي دهد تا بتواند هر شب او را ببيند.
نتيجه ي اخلاقي افسانه ي اوريون اين است كه: در يونان قديم هم سنگ انداختن در راه ازدواج جوانان مرسوم بوده و موضوع جديد نيست.
سر اوريون همواره سمت شمال را نشان مي دهد. زماني كه به صورت فلكي اوريون نگاه مي كنيد سه ستاره ي درخشان كمربند شكارچي را تشكيل مي دهند. اگر به زير كمربند دقت كنيد، سحابي هايي از ستارگان «Orion Nebula» را خواهيد ديد كه در افسانه ها از آن به خنجر اوريون تعبير مي شود كه به كمر بسته است. اين مجموعه ها كه با نام M42 و M43 شناخته مي شوند توده هايي از انبوه ستارگان هستند و حدود 1000 تا 1500 سال نوري از زمين فاصله دارند.
ستارگان درخشان كمربند اوريون نيز تقريباً در همين فاصله از زمين قرار دارند. يعني نوري كه الان ما مي توانيم ببينيم حدوداً 1000 سال پيش، تقريباً در زمان اشكانيان، به وجود آمده است و از آن موقع تا الان در راه بوده است. اگر قدري فانتزي تر به موضوع نگاه كنيم، الان ما داريم به 1000 سال پيش نگاه مي كنيم يعني يك ماشين زمان درست و حسابي! تصوير زير نمايي از سحابي M42 است.
در اشعار جناب حافظ هم به اوريون اشاره شده است:
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم----يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم
هر چند جناب حافظ از صورت فلكي جوزا (دو پيكر يا «Gemini») اسم برده است اما در آن صورت فلكي اثري از حمايل به چشم نمي خورد. جوزا در همسايگي اوريون قرار دارد و اين اوريون است كه داراي حمايل و خنجر است. در ادامه ي اين غزل نيز از صورتهاي فلكي مختلف نام برده و اشاراتي به آسمان شب شده است به نظر مي رسد جناب حافظ با زيركي نام جوزا و جبار (همان اوريون). را به كار گرفته باشد و آن را با تعبير زيبايي از سوگند خوردن به خنجر يا شمشير به منزله ي اعلام بندگي در محضر خالق آسمان ادغام نموده باشد.
باز هم از اوريون:
1- يكي از معروف ترين هواپماي گشت دريايي جهان با نام P3 اوريون نيز ناميده مي شود. علت اين نامگذاري بيان توانايي هواپيما در شكار شناورها است. نيروي هوايي ايران نيز از P3 استفاده مي كند.
2- زماني كه بچه مدرسه اي بودم به دليل بيماري به حضور انور جناب دكتري مشرف شدم كه پس از معاينه اعلام كرد: «احتمالاً اوريون گرفته اي». براي من تا آن زمان نام اوريون مترادف با آن هواپيماي مشهور گشت دريايي بود و تصويري كه در ذهنم آمد اين بود كه احتمالاً بر اثر اين بيماري من به صورت يك هواپيما تغيير شكل خواهم داد و از تصور اين فكر زدم زير خنده! جناب دكتر هم، فكر مي كنم به خاطر ياد دادن ادب به من، چند آمپول مردانه برايم نوشت تا ديگر در حضور دكتر جماعت زير خنده نزنم!
بعدها فهميدم نام انگليسي اين بيماري «Mumps» است و هميشه برايم اين سوال وجود داشت كه علت نام گذاري اين بيماري به اوريون، شكارچي داستان ما، چيست. چون اين بيماري باعث تورم بنا گوش و گردن مي شود و ظاهر بيمار را شديداً تحت تاثير قرار مي دهد، در زبانهاي گوناگون اين بيماري نامهايي نظير «صورت خوكي»، «گراز كوچك» يا «پس گوشي» دارد. لينك جالبي را در بخش مراجع قرار داده ام كه نام هاي مختلف رااين بيماري را در زبانهاي مختلف درج نموده است. در فرانسوي اين بيماري «Oreillons» نام دارد كه تلفظ آن بسيار شبيه تلفظ فارسي اوريون است و ترجمه ي مناسب آن شايد «بنا گوش» يا «مربوط به گوش» باشد.
به نظر مي رسد اين هم يكي از لغات فرانسوي مصطلح در زبان فارسي باشد و نام اين بيماري هيچ ربطي به شكارچي افسانه اي يونان نداشته باشد.
مراجع
http://www.astromax.org/con-page/winter/ori-01.htm
http://apod.nasa.gov/apod/ap060119.html
Starfinder, Stott C., Dorling Kindersley, 2007.
Handbook of Greek Mythology, Hard R., Routledge, 2004.
http://forum.wordreference.com/showthread.php?t=1898452
واژه نامه
بيماري اوريون: Mumps
صورت فلكي: Constellation
سحابي يا خوشه ي ستارگان: Nebula
اسطوره شناسي: Mythology
********************