واقعيتهايي از پرواز
1-
دربهاي هواپيماهاي مسافربري هرگز در حين پرواز نخواهند
شد. علت اين است كه
اولاً درب هواپيما از قاب آن بزرگتر است و ثانياً براي باز
كردن آن بايد [پس از چرخاندن دسته و آزاد شدن قفل] آن را به سمت داخل كشيد، چرخاند
و سپس به سمت بيرون هل داد. حتي اگر باز شدن درب حين پرواز يك هواپيماي معمولي
مسافربري امكان پذير باشد، هل دادن درب به بيرون [بر خلاف آنچه در فيلمهاي اكشن مي
بينيم] معادل با جابجا كردن يك وزنه ي يك تني (1000 كيلوگرمي) خواهد بود.
2-
در بسياري از خطوط هوايي بين المللي پرچم شركت
مالك هواپيما در قسمت عقب و نزديك به دم روي بدنه درج مي شود. اين پرچم از سمت چپ
نماي صحيح و درست را دارد و از سمت راست به صورت آينه اي، معكوس پرچم اصلي است. فلسفه
ي اين
كار اين است كه اگر پرچم از جنس پارچه بر فراز هواپيما افراشته شود با حركت
هواپيما به همين صورت رويت مي شود.
3- [زماني كه هواپيما روي زمين است] دربها و پنجره هاي هواپيما داراي يك لقي چند ميليمتري هستند. علت اين مساله جبران انبساط آنها حين پرواز است.
4- [اگر از خوش شانسي تان يك صندلي روي بال نصيبتان شود] مشاهده مي كنيد كه تعداد زيادي پره هاي كوچك به صورت عمودي روي بال و نزديك به سطوح متحرك آن قرار گرفته اند [البته بسته به نوع هواپيما اين مساله متفاوت است و از شكلهاي ديگر نيز استفاده مي شود] اين پره ها را vortex generator مي نامند [ترجمه ي دقيقي به فارسي براي آن پيدا نكردم]. وظيفه ي آنها كمك به حفظ جريان هوا روي بال و سطوح متحرك است و اين كار را با ايجاد گردبادهاي كوچك انجام مي دهند.
5- هر موتور هواپيماي Boeing 747 وزني معادل 4 تن (4000 كيلوگرم) دارد و قيمت آن، تقريباً 8 ميليون دلار آمريكا است. چهار موتور هواپيما جمعاً 5 درصد وزن كل 747 را تشكيل مي دهند.
6- حتي اگر بال هايي باابعاد كافي به خود ببنديد هرگز قادر نخواهيد بود با بال زدن [مانند پرندگان] پرواز كنيد. علت اين است كه براي بال زدن با شدت كافي، قلب بايد با سرعتي فوق العاده سريع پمپاژ خون را انجام دهد كه براي قلب انسان غير ممكن است. قلب گنجشك در حين پرواز با سرعتي معادل 450 پالس در دقيقه مي تپد [اصطلاح قلبش مثل گنجشك مي زند را كه حتماً شنيده بوديد. عدد 450 را مقايسه كنيد با تپش معمولي يك انسان كه چيزي معادل 70 تا 80 پالس است].
7- براي جلوگيري از انعكاس نور [و آينه اي شدن شيشه] شيشه هاي پنجره هاي برج مراقبت بايد حتماً به اندازه ي 15 درجه از خط عمود انحراف داشته باشند.
8- هواپيماهاي مسافربري معمولاً در ارتفاع 35 هزار پايي [معادل 11000 متري يا همان 11 كيلومتري] از سطح زمين پرواز مي كنند. هر چند به نظر مي آيد اين ارتفاع خيلي زياد است اما در مقايسه با ابعاد زمين، اگر كره ي زمين به اندازه ي كره هاي آموزشي جغرافيايي كوچك شود، ارتفاع ياد شده معادل 2.5 ميليمتر خواهد بود!
9- فشار هواي درون كابين مقوله ي بسيار مهمي است. اگر فشار كابين ناگهان افت كند (depressurized) ماسكهاي اكسيژن از محفظه ي بالاي صندلي ها در اختيار مسافران قرار خواهد گرفت [ياد توضيحات قبل از پرواز و پانتوميم مهمانداران افتادم] اگر ماسك را دير روي صورت خود قرار دهيد [به علت كمبود اكسيژن عملكرد مغز مختل شده] و دچار بيهوشي خواهيد شد. حداكثر زمان براي انجام اين كار فقط 30 ثانيه است. در چنين وضعيتي خلبان سريعاً ارتفاع را كاهش خواهد داد با اين وجود اگر كسي از ماسك استفاده نكرده باشد ظرف چند دقيقه دچار مرگ خواهد شد.
10- طي پرواز غذاي خلبان و كمك خلبان همواره متفاوت است. علت، پيشگيري از مسموم شدن احتمالي همزمان آن دو است.
11- [پس از فرود] ترمز هاي يك هواپيماي مسافربري براي خنك شدن به 45 دقيقه زمان نياز دارند. اگر هواپيما هنگام پارك كردن، ترمزها را براي ثابت نگه داشتن هواپيما مجدداً در گير نمايد، اين زمان بازهم طولاني تر خواهد بود. براي جلوگيري از اعمال ترمز پاركينگ، خدمه ي زميني (ground crew) از قطعات مثلثي شكل در زير چرخها استفاده مي كنند.
مرجع
The Flying book, Blatner D., Walker & Company, 2003.
واژه نامه
شبيه ساز پرواز: flight simulator
كاهش ناكهاني فشار: depressurized
خليان: pilot
كمك خلبان: co-pilot, first officer
خدمه ي زميني: ground crew
*******************