چرا شير؟

اين صورت فلكي در فصل بهار و به ويژه فروردين و اوايل ارديبهشت به واضح ترين حالت قابل رويت است. اگر حوالي ساعتهاي 9 و 10 رو به جنوب بايستيد و سر خود را بالا بياوريد، تقريباً درست در بالاي سر خود يك ذوزنقه را در آسمان تشخيص خواهيد داد. در سمت راست ذوزنقه، مجموعه اي از ستارگان به شكل يك علامت سوال قرار دارد.

ذوزنقه تنه ي شير و آن علامت سوال سر شير است.


اين صورت فلكي يكي از قديميترين صورتهاي فلكي است كه نشانه هاي آن در تمدنهاي سومر، بابل و در معابد مصر باستان نيز ديده شده است و به نظر مي رسد يونانيها افسانه ي شير را از مصريان اقتباس كرده باشند.

طبق افسانه ي يوناني ها، لئو «Leo» يا همان شير، حيواني است كه هركول «Hercules» با تلفظ انگليسي «هه-ر-كي-لييز» در نخستين خوان از دوازده خوان ماجراجويانه اش با او مواجه مي شود. اين شير، يك شير معمولي نبود: هيچ سلاحي بر پوست آن اثر نمي كرد و در حقيقت الهه هاي حكمران بر جهان (طبق عقايد يونانيها) آن را به وجود آورده بودند تا با دريدن حيوانات و انسانها نشاني از قدرت خود را به رخ انسانها بكشند.

هركول، به جنگ شير مي رود و زماني كه مي بيند هيچيك از سلاحهايش بر شير اثر نمي كند، با شير گلاويز شده و آنقدر گردن شير را فشار مي دهد تا شير خفه شود. آنگاه، با چنگالهاي شير، پوست او را كنده و به نشانه ي پيروزي به شهر مي آورد.

هرا «Hera» همسر رئيس انجمن الهه ها از كشته شدن شير بسيار ناراحت مي شود و روح شير را در آسمان قرار مي دهد تا ياد آور قدرت افسانه اي الهه ها به انسانها باشد.

اين صورت فلكي زندگي بخش است!

در مصر باستان، طغيان رود نيل اهميت زيادي براي مردم داشت چون تامين آب و كشت و زرع و در يك كلام زندگي مردم به آن وابسته بود. در تقويم مصر باستان طغياني كه در تابستان انجام مي شد شروع سال جديد بود يعني زماني كه مسير خورشيد از صورت فلكي شير عبور مي كرد. در اين زمان كه مصادف با گرماي طاقت فرسا در بيابانهاي مصر بود، شيرها از صحرا براي آب خوردن به نيل مي آمدند.

شايد علت نامگذاري صورت فلكي به «شير» هم همين حضور شيرها بوده است. به هر حال زماني كه ناپلئون مصر را اشغال كرد، عده اي از افسرانش را مامور كرد تا كاوشهاي باستان شناسي انجام دهند. در تحقيقات، اين گروه فرانسوي نشانه هاي صورت فلكي شير را در معابد مصري كشف كردند و اهميت اين صورت فلكي براي مصريان باستان مشخص شد.

در بازگشت، داستان شير مصري دهان به دهان گشت و معماران فرانسوي تحت تاثير آن فواره هايي در سطح شهر طراحي نمودند كه شير در آنها نقش مهمي داشت. معروفترين اين فواره ها «فواره ي مصري» يا «Fontaine du Fellah» با تلفظ «فونتن-دو-فه-لا» يا به انگليسي «Egyptian Fountain» نام دارد (تصوير زير). البته بهتر است بگوييم فرانسويها اين نوع طراحي را احيا كردند چون طراحي اين نوع فواره به رم باستان نيز مي رسد. شير سمبل قدرت در رم باستان بود و رمي ها با ابداع سيستم لوله كشي آب، در سطح شهر آب را توزيع مي كردند به اين ترتيب كه در محله ها فواره ها و حوضهايي ايجاد مي كردند تا مردم بتوانند از آن آب بردارند.

فواره هاي رومي اكثراً به صورت سر شير طراحي شده بودند شايد به نوعي الهام از همان داستان مصري و شايد هم به دليل اينكه به نوعي قدرت امپراتوري رم را به رخ بازديد كنندگان غير رمي بكشند.


رگولوس «Regulus» يا قلب الاسد، يعني راس پايين سمت راست ذوزنقه، درخشان ترين ستاره ي صورت فلكي شير و يكي از درخشان ترين ستاره هاي آسمان است. رگولوس در حقيقت مجموعه اي از چهار ستاره است جذابيت رگولوس در آسمان شب تا آن حد است كه مصريان باستان آن را مي پرستيدند.
در زير ذوزنقه ي تشكيل دهنده ي تنه ي شير، چندين كهكشان قابل رصد است در بين آنها مجموعه ي «M66» و «M65» جذابيت خاص خود را دارند. آنها حدود 35 ميليون سال نوري از زمين فاصله دارند. در يك شب صاف و بدون نورهاي مزاحم با دقت مي توانيد آنها را به صورت لكه هايي كم نور ببينيد. زماني كه به آنها نگاه مي كنيد توجه كنيد اين نوري كه الان به چشم شما مي رسد 35 ميليون سال در راه بوده است. بگذاريد خودماني تر بگويم شما در حال تماشاي تصويري هستيد كه 35 ميليون سال قبل خلق شده است: پيش از ساخت اهرام مصر، پيش از تمدن اينكاها، پيش از تمدن بين النهرين، پيش از تمدن هخامنشيان و در يك كلام پيش از وجود بشر يا هر گونه تمدن شناخته شده اي در اين سياره ي خاكي!


نظر شخصي خودم، يا همانطور كه در مقدمه گفتم تئوري(!) من، اين است كه واژه ي «شير آب» در فارسي هم چيزي است كه از زبان فرانسوي به ايران وارد شده است. احتمالاً وقتي براي اولين بار سيستم آب لوله كشي در ايران راه اندازي شد براي تشبيه آن، ايراني هاي تحصيل كرده در فرانسه آن را به فواره هاي فرانسوي كه سر شير داشتند تشبيه نموده باشند. شايد عبارت «شبيه شيرهايي است كه آب از دهانشان بيرون مي آمد» يا چيزي شبيه به اين از دهانشان خارج شده و واژه ي «شير آب» ميراث اين تشبيه باشد. نظر شما در اين مورد چيست؟


مراجع

*The monthly sky guide, Ridpath I., Tirion W., 6th Edition, Cambridge University Press, 2003.
*http://www.usd314.k12.ks.us/5and6/six/alicia/educational.html
*http://miladyacoub.free.fr
*http://solarempire.co.uk/Leo.aspx

*****************