بنجل و آشغال
اگر از افرادي كه در محدوده ي سني 60 تا 70 سال (به ويژه آنهايي كه تحصيل كرده ي آمريكا يا اروپاي غربي باشند) هستند در مورد محصولات ژاپني در زمان جوانيشان سوال كنيد قطعاً از پاسخ آنها شگفت زده خواهيد شد.

آنها محصولات ژاپني را با واژه هايي نظير «كپي كاري»، «يك بار مصرف» و «بنجل» توصيف خواهند كرد. قصد نقد كردن اين تفكر را ندارم اما به نظر من منشا اين طرز تفكر به جنگ جهاني دوم باز مي گردد. ارتش ژاپن در آن سالها با حمله به كشورهاي جنوب شرق آسيا تقريباً كل كشورها و جزاير اقيانوس آرام (يعني مستعمره هاي انگلستان، فرانسه و هلند) را از آن خود كرده بود و با اطمينان خاطر از قدرت نظامي اش به پايگاههاي آمريكايي حمله برد.

آمريكاييها در ابتدا مقهور سرعت عمل و تجهيزات ارتش ژاپن شدند اما آرام آرام خود را جمع و جور كردند و شروع به ساخت تجهيزات جنگي جديدتر كردند تا حدي كه در اواخر جنگ ژاپني ها به سختي قادر به انهدام تجهيزات آمريكايي مي شدند و اين به معناي برتري تكنولوژي غربي نسبت به تكنولوژي ژاپن بود. فرو انداختن دو بمب اتم به وسيله ي آمريكا روي خاك ژاپن نيز بيش از آنكه بخواهد توجيه نظامي داشته باشد، در راستاي همين «به رخ كشيدن» برتري تكنولوژيكي بود.

شايد، تحت تاثير همين تفكر، موجي تبليغاتي عليه ژاپن راه اندازي شده باشد. اين موج منفي تقريباً در دهه ي 80 ميلادي رفته رفته فرو كش كرد و جاي خود را به ستايش و تمجيد از تكنولوژي ژاپن داد. اما در تمام اين سالها غرب و به ويژه آمريكا تحقيري باورنكردني را در دل پنهان ساخته بودند كه اغراق نيست اگر آن را «عقده» بناميم. زخمي كه اگر زودتر سر باز مي كرد شايد هرگز چنين موج تبليغاتي عليه ژاپن بر پا نمي شد.

تولد اژدها
اين زيردريايي ها را با نام زيردريايي هاي كلاس «
I-400» مي شناسند. ژاپني ها آنها را «Sensuikan Toku» به معناي «زيردريايي ويژه» نامگذاري نموده بودند.

طول متوسط آنها 120 متر و وزن آنها در حال غوص كامل «
submerged» حدود 6500 تن بود. آنها داراي يك سيلوي نگهداري هواپيما به قطري معادل 4 متر بودند و يك كاتاپولت نيوماتيك «pneumatic catapult» به طول 26 متر براي به پرواز درآوردن هواپيماهاي «M6A1» روي عرشه شان نصب شده بود. كار كاتاپولت كشيدن هواپيما و پرت كردن آن با سرعت به سمت بالا بود به اين ترتيب هواپيما براي برخاستن نياز به مصرف سوخت زياد ندارد و همچنين نياز به باند پرواز نيز منتفي مي شد. قدرت هر يك از چهار موتور ديزل «I-400» برابر با 2250 اسب بخار بود يعني قدرت كل اين زير دريايي چيزي معادل قدرت 100 اتومبيل سمند است! اين موتورها قادر بودند «I-400» را در حالت شناوري روي آب با سرعت 35 كيلومتر (تقريباً 19 نات) در ساعت به جلو حركت دهند. سرعتي كه حتي امروز براي يك شناور «سرعت بالا» محسوب مي شود. تا مدتها «I-400» بزرگترين و پر قدرت ترين زيردريايي تاريخ دريانوردي محسوب مي شد و حتي امروز، با كمي ارفاق، مي تواند از نظر ابعاد با جديدترين زيردريايي هاي هسته اي آمريكا و روسيه در يك رده قرار گيرد.



هواپيماهاي «M6A1» با نام «Seiran» با تلفظ سي-ره-ن شناخته مي شدند كه در ژاپني به معناي «توفان برخاسته از آسمان بدون ابر» است. سيرن ها جزو سريعترين هواپيماهاي آن زمان محسوب مي شدند و براي فرود روي آب، زير سيرن ها پانتون هاي «pontoon» مخصوص نصب شده بود. هر فروند از آنها قادر به حمل يك بمب 800 كيلويي بودند.  محموله ي كه حتي با معيارهاي امروزي نيز بسيار مرگبار است. سيرن ها با رنگهاي فلوروسنت رنگ آميزي شده بودند تا امكان پرواز و فرود در شب نيز براي آنها فراهم باشد. خدمه ي «I-400» قادر بودند ظرف 45 دقيقه هر سه فروند هواپيما را آماده ي پرواز نمايند.

قرار بود حدود 50 فروند از اين زيردريايي هاي هواپيمابر كلاس «I-400» ساخته شود كه هر يك قادر به حمل 3 هواپيما بود. اما در نهايت فقط سه تا چهار فروند از آنها با توانايي عملياتي وارد كارزار شدند كه اطلاعات مربوط به آنها به صورت زير در تاريخ ثبت شده است:

نام زير دريايينام فرماندهتعداد هواپيماها
I-13Ohashi2
I-14Tsuruzo Shimizu2
I-400Toshio Kusaka3
I-401Shinsei Nambu3


اژدها وارد مي شود...

در ماه آوريل «April» سال 1945 «I-400»ها آماده ي انجام نخستين ماموريت خود شدند: رها كردن موشها و حشرات آلوده به ويروسهاي تيفوس، طاعون، وبا در سواحل غربي آمريكا و جزاير تابع آمريكا. اما ستاد فرماندهي ارتش ژاپن آن را «جنايتي جنگي عليه كل بشريت» ناميد و ماموريت منتفي شد.

ماموريت جديد «
I-400»ها بمباران كانال پاناما بود. با اين كار راه رسيدن 3000 كشتي تداركاتي تدارك ارتش آمريكا به اقيانوس آرام متوقف مي شد و شايد ارتش خسته ي ژاپن فرصتي براي تجديد قوا مي يافت. اما سرعت پيشروي آمريكايي ها به سمت خاك ژاپن بسيار سريع بود و «I-400» ها ماموريتي ديگر را عهده دار شدند: شبيخون به ناوهاي آمريكايي.



معدود ناوهاي آمريكايي كه به شبيخون «I-400»ها خوردند سر در نمي آوردند كه اين هواپيماهاي ژاپني از كدام جهنم دره اي بيرون آمده اند. اما تنها چند روز پس از شروع ماموريت «I-400»ها، ژاپن تسليم شد و اين پايان ماموريت كوتاه آنها بود. «I-400»ها تمامي مدارك، سلاحها و هواپيماها را نابود كردند و با برافراشتن يك پرچم سياه به نشانه ي تسليم، به سرزمين مادري بازگشتند و تسليم نيروهاي آمريكايي شدند.

براي آمريكايي ها، آنطور كه خودشان توصيف مي كنند، بازديد از «
I-400» مثل سفر به كره ي ماه بود. آنها مانند توريستها با ايما و اشاره و ژاپني شكسته بسته در مورد تمام جزييات «I-400»ها از ژاپني ها سوال مي كردند. آمريكايي ها هرگز نتوانستند به نقشه يا مداركي در خصوص ساخت اين زيردريايها دست پيدا كنند و تقريباً يك سال بعد تمامي آنها را غرق كردند.

رقباي ناكام
در سال 1920 نيروي دريايي انگلستان يك نمونه زير دريايي هواپيمابر با نام «
M2» را توليد نمود. اما اين زير دريايي تنها قادر به حمل يك هواپيماي آب نشين غير مسلح بود. آزمايشها حاكي از مناسب بودن كارايي اين زير دريايي هواپيما بر بود اما زيردريايي در سال 1932 غرق شد. علت غرق شدن در گزارشها، نفوذ آب به داخل محفظه ي نگهداري هواپيما گزارش شد. نيروي دريايي انگلستان ديگر هرگز اين طرح را پيگيري نكرد.

فرانسوي ها هم به تقليد از «M2» زيردريايي «Surcouf» را در دهه ي 30 ميلادي ساختند كه از نظر ظرفيت حمل هواپيما مانند «M2» بود و به علت وجود دو توپ بزرگ 203 ميليمتري بيشتر آن را به عنوان يك رزمناو-زيردريايي مي شناختند تا يك
زيردريايي هواپيمابر. «
Surcouf» در اوايل جنگ جهاني دوم به اشتباه به وسيله ي يك رزمناو آمريكايي هدف قرار مي گيرد و به همراه تمامي خدمه اش غرق مي شود.


هنر زير آبي رفتن

فوت كوزه گري ساخت اين نوع زير دريايي ها آب بندي كامل محفظه ي نگهداري هواپيما و همچنين حفظ تعادل زيردريايي با وجود چنين محفظه اي بود. براي آن كه دشواري كار ملموس تر باشد دفعه ي بعد كه به استخر مي رويد تمرين زير را به شما پيشنهاد مي كنم:

محفظه ي نگهداري هواپيماها در «
I-400» تقريباً يك سوم طول كل زير دريايي بود و قطر آن نيز در حدود نصف ارتفاع زير دريايي. حالا، اگر قد شما تقريباً 180 سانتيمتر باشد، يك لوله ي پلاستيكي با طول 60 سانتيمتر و قطر 10 سانتيمتر را بگيريد و سر ته آن را كاملاً ببنديد تا آب به داخل آن نفوذ نكند. سپس، لوله را به خودتان ببنديد و سعي كنيد يك عرض استخر را زير آبي برويد بدون آنكه تعادلتان به هم بخورد يا عمق شناي زير آبي شما كم و زياد شود.

اين هم تصويري از داخل محفظه ي هواپيماها در زيردريايي «I-400».



زير دريايي هاي كلاس «I-400» تا بيست سال پيش بسيار مورد بي مهري و بي توجهي قرار گرفتند و حتي در اينترنت هم نمي شد اطلاعات كاملي در مورد آنها به دست آورد. علت آن هم واضح بود: اولاً آمريكا نمي خواست كسي بداند ژاپن متخاصم از نظر تكنولوژي برتر بوده است. و ثانياً آمريكا نمي خواست روسها از اسرار اين زيردريايي ها آگاه شوند. اما آرام آرام افسانه ي اين اژدهاي خارق العاده سر از عمق آبها بيرون آورد و تبديل به نمادي شد از برتري تكنولوژي ژاپن. برتري كه هر چند امروز چندان عجيب نيست اما به هر تقدير، «I-400» به عنوان تنها زيردريايي هواپيمابر در تاريخ جهان در بين انبوه ابداعات ژاپني ها درخششي خاص دارد.

مراجع


*http://www.navweaps.com/Weapons/WNFR_8-50_m1924_pics.htm

*http://www.subart.net

*http://www.pacerfarm.org/i-400/

*http://ww2db.com/ship_spec.php?ship_id=S452


واژه نامه
زيردريايي:
Submarine
حالت شناور بودن زيردريايي روي آب: Surfaced
حالت غوص كامل زيردريايي در زير آب: Submerged
هواپيماي آب نشين: Float Plane, Pontoon Plane

*******************